به گزارش راهبرد معاصر، دیماه سال ۱۴۰۰ گزارش قتل پسری به نام شهرام توسط اورژانس به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل جنایت که باغی در فیروزآباد ورامین بود، رفتند.
بررسیهای اولیه نشان میداد که در محل جنایت تعدادی دختر و پسر با روشن کردن آتش در حال استعمال مواد مخدر بودند که یکباره پسر جوانی با دوستش وارد باغ شده و شهرام را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و پس از آن هم متواری شدهاند.
برادر مقتول در جریان تحقیقات به پلیس گفت: قاتل برادرم را میشناسم. او شهاب همبازی دوران کودکی ما بود که با هم بزرگ شدیم.
وی ادامه داد: چند روز قبل مدعی شد ضبط ماشینش سرقت شده و بچههای محل گفتهاند که برادر من سارق است. چون برادرم معتاد بود، همه فکر میکردند او سارق است، اما برادرم گفت که ضبط را او ندزدیده است.
دستگیری متهم در خانه مادرش ۳ سال پس از قتل
با تکمیل تحقیقات و مستندات، برای مأموران محرز شد که شهاب عامل قتل بوده و ردیابی وی در دستور کار قرار گرفت. اما با گذشت ۳ سال از این ماجرا ردی از او به دست نیامد تا اینکه مأموران رد متهم را در خانه جدید مادرش در طالقان شناسایی و او را دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: آن شب دوستم محمود گفت که چند دختر و پسر در باغ کنار خانهاش آتش روشن کردهاند و ناراحت بود. با هم به سراغشان رفتیم که من ناگهان شهرام را بین آنها دیدم و از آنجا که فکر میکردم او ضبط خودروام را سرقت کرده، به او حمله کردم و چند ضربه چاقو به او زدم. خودم هم با اورژانس تماس گرفتم و گریختم.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
از ترس دستگیری لباس زنانه میپوشیدم
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش گفت: من نمیخواستم شهرام را بکشم، فقط چاقو را در هوا میچرخاندم. در این مدت زندگیام نابود شده بود.
وی افزود: من بعد از قتل در یک کشتارگاه کار میکردم، اما از ترس دستگیری وقتی بیرون میآمدم، لباس زنانه میپوشیدم و صورتم را میپوشاندم که پلیس مرا شناسایی نکند، اما در نهایت در خانه مادرم دستگیر شدم.
با پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند/همشهری